بار سوء مدیریتها بر دوش «کولبران»


 

تصویر فوق را روزنامه خراسان در مطلبی با عنوان « بار سوء مدیریتها بر دوش «کولبران»» منتشر کرده است. در بخشی از این مطلب آمده است : «اینها قاچاقچی نیستند، تنها کولبرانی هستند که به خاطر بیکاری و فقر یا آن گونه که برخی کارشناسان و مسئولان میگویند، سوء مدیریتها تنها داراییشان را در اختیار استثمارگران نهادهاند، توان جسمانی و کرامت انسانیشان را.»

تنها دستور میگیرند، «آفتاب نزده در... باشید. میروید آن سوی مرز، فلانی را میبینید، بار را تحویل میگیرید و سریع باز میگردید. توقف و استراحت نداریم. اگر به کمین خوردید نباید بار را بگذارید و فرار کنید. با بار فرار کنید. اگر بار صدمه ببیند باید خسارت بدهید. اگر فرزندتان عقب افتاد حق ایستادن برای او را ندارید و...

وقتی که باز میگردند بیهیچ سوال و جوابی فقط طناب بارهای سنگین را که بر شانههای رنجورشان ردی بزرگ نهاده است باز میکنند، بار را بر زمین میگذارند و پولشان را میگیرند. تازه آن زمان است که فرصت نفس تازه کردن دارند. دور هم مینشینند، سیگاری میکشند و از کار آن روزشان حرف میزنند و اسکناسهای دستمزدشان را در جیب فرو میبرند.

اینگونه صبح را شب میکنند تا فردایی دیگر که با خورشید بیایند و با خورشید بروند به خانه، نزد زن و فرزندی که چشم به راهشان هستندو همواره با این کابوس درستیزند؛ کمین.»

و در ادامه آمده است: «کولبر» در مناطق غربی ایران به کسی گفته میشود که در مرزهای شرقی«چترباز» خوانده میشود. این افراد برای امرار معاش در نقطه صفر مرزی با بستن بار بر پشت خود، به انتقال کالا و عبور دادن آن از پاسگاههای مرزی برای کسانی که شاید هرگز نبینند و نشناسند اقدام میکنند.

کولبران در قبال این کار طاقتفرسا دستمزد ناچیزی دریافت میکنند و گاهی حتی بهای بزرگی به قیمت از دست دادن جان خود میپردازند. هر کولبر روزانه باری به وزن ۱۲۰ تا ۱۵۰ کیلو را در مسافتی ۴-۵ کیلومتری از مرز تا محل مورد نظر سفارشدهندگان کالا میپیماید و دستمزدهایی بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان دریافت میکند. متاسفانه در این بین نوجوانان و حتی کودکان هم دیده میشوند که باری بسیار بیشتر از جثه و توان خود حمل میکنند ولی به خاطر سن کمشان دستمزد کمتری دریافت میکنند.

در این بین اگر بخت با کولبران یار باشد و از کمینگاهها جان سالم به در برند، باید مراقب مینهای برجای مانده از دوران جنگ و البته سرما و حتی ریزش بهمنهای سنگین باشند. جالب آن که کولبران به ندرت از محتویات بستههای بزرگ و کوچکی که از آن سوی مرز میآورند، آگاهاند. همه اطلاعات آنها محدود شده است به آن چه میبرند (موادی همچون آرد و به تازگی گازوئیل و بنزین)، ساعت حرکت، ساعت مراجعت و مسیر چند کیلومتری رفت و برگشت. جالب آن که سفارشدهندگان کالا که در بازارهای همه استانهای کشور مشغول به کارند پذیرفتهاند که بین ۵ تا ۱۰ درصد میزان کالایی را که سفارش میدهند هرگز به دستشان نمیرسد به این بهانه که توسط کولبران گم یا برداشته میشود که این ادعا کذب محض است و کولبران مظلوم نه امکان و نه جرات ناخنک زدن به بارشان را دارند.»

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...