آیا هدفمندی یارانه ها باعث کاهش میزان واقعی بنزین مصرفی در کشور شده است؟
جلال سعیدپور*
مسئله میزان مصرف سوخت خودروها و مدیریت مصرف آن را شاید بتوان، اگرنه اصلی ترین که حداقل یکی از دلایل اصلی اجرای قانون هدفمندی یارانه ها نامید اگرچه در این باره صاحب نظران بسیاری اظهار نظر نموده اند ولی اینجانب قصد دارم این موضوع را از منظری دیگر که کمتر تاکنون مورد بحث قرار گرفته تبین نمایم.
رئیس جمهور محترم در مصاحبه تلویزیونی اخیرشان درباره میزان مصرف بنزین از سال 84 تاکنون آماری ارائه نمودند که از آنجایی که آخرین اظهار نظر یک مقام رسمی در این خصوص می باشد را عینا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت ذکر می نمایم: "مصرف بنزين هم حسابي كاهش پيدا كرده است .سال 1384 متوسط مصرف بنزين 67 ميليون ليتر در روز بود،در سال 85، متوسط 77 ميليون ليتر در روز بود، و در طول اين سه چهار سال هم تقريباً خودروها دو برابر شده است، سفرها نيز خيلي بيشتر شده است و در نوروز امسال 160 ميليون نفر سفر داشتهايم. با اين حال، الان مصرف بنزين روزانة ما 54 ميليون ليتر است كه سير آن هم نزولي است. اين يك انقلاب است؛ يعني اگر ما با همان روند 1384 و 1385 ادامه ميداديم، الان حدود 130 ميليون ليتر در روز مصرف داشتيم."
بدون اینکه قصد زیر سوال بردن دستاوردهای دولت محترم در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها را داشته باشم ، با توجه به اظهارات فوق یک نکته مبهم وجود دارد که توجه به آن شاید بتواند ما را در تحلیل بهتر یاری نماید. همانگونه که رئسی جمهور محترم اذعان دارند ، میزان سوخت مصرفی خودروها در این مدت نه تنها هیچگونه کاهشی نداشته است بلکه با توجه به افزایش 2 برابری تعداد خودروها و افزایش میزان سفرها قطع به یقین افزایش نیز داشته است، حال اگر این افزایش را با توجه به بهینه سازی میزان مصرف سوخت خودروها، صرف نظر از میزان افزایش سفرها، به مقدار 2 برابر در نظر بگیریم، در حقیقت میزان مصرف واقعی خودروها در سال 84 برابر 27 میلیون لیتر در روز می باشد در حالی که آمارها نشان میدهد سال روزانه 67 میلیون لیتر بنزین مصرف شده است که تفاوت آن با میزان واقعی حدود 40 میلین لیتر در روز می باشد.
با توجه به اینکه این مقدار حدود یک و نیم برابر کل مصرف واقعی بنزین در روز بوده هر انسان آگاهی را به فکر وا میدارد که واقعا این بنزین مازاد چگونه به مصرف رسیده است؟ با کمی برگشت به عقب ومطالعه گزارشات مربوط به سالیان گذشته دریابیم که رواج پدیده قاچاق بنزین یکی از معضلات اساسی بود که با افزایش قیمتها کمرنگ گردید.اما گویا این کمرنگ شدن بر حافظه تاریخی مسئولین نیز اثر گذار بوده است، تا جایی که دیگر هیچ بحثی از آن به میان نمی آید و کل مصرف سالیان گذشته را به خودروها نسبت میدهند در حالی که همگان میداند که این اسنباط از اساس غلط میباشد.
اما در صورتی که بپذیریم این کاهش مصرف ناشی از از بین رفتن پدیده قاچاق بوده است، در اینجا چند سوال اساسی مطرح می شود که پاسخ به ان وظیفه دولنمردان محترم می باشد. سوال نخست این است که این حجم عظیم قاچاق سوخت توسط چه کسانی انجام می شده است؟ آیا امکان مبادله این مقدار هنگفت از سوخت به دور از چشمان تیز بین دستگاههای نظارتی وجود دارد؟ آیا وقت آن رسیده که وعده های رئیس جمهور محترم در خصوص افشای مفسدان اقتصادی با اعلام مفسدان در قاچاق سوخت سالهای گذشته تحقق یابد؟ آیا هیچ راهی برای برخورد با قاچاق سوخت به جز 7 برابر نمودن قیمت آن برای مصرف کنندگان واقعی که آحاد ملت شریف ایران می باشند وجود نداشت؟! و در آخر اینکه آیا هدفمندی یارانه ها باعث کاهش میزان واقعی بنزین مصرفی در کشور شده است؟
*دانشجوی دکتری تخصصی مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران