نقدی بر خبر رها سازی 2 بیمار در حاشیه اتوبان
جلال سعیدپور *
این خبر چند روز پیش در پایگاههای خبری منتشر شد و به علت انتشار همزمان تصاویر مربط به بیماران به سرعت تبدیل به یکی از اخبار مهم عرصه سلامت شد که واکنش مسئولین وزارت بهداشت، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، کمیسیون بهداشت مجلس و.. در پی داشت.
جدای از نوع واکنشها به این موضوع که آنهم در نوع خود بسیار جالب و در مواردی تاسف بر انگیز بود و نیازمند بررسی جداگانه می باشد به عنوان یک عضو از نظام سلامت وکه به لحاظ سوابق کاری و تخصص علمی از سالیان گذشته درگیر موضوعاتی از این دست بوده ام به بیان چند نکته در این خصوص می پردازم.
نکته ای که همگان بر آن اذعان دارند این است که این کار بسیار زشت بوده و نه تنها در چارچوب اخلاق پزشکی که حتی در عرف عمومی جامعه نیز قابل دفاع نمی باشد وجا دارد همگان قبل از اینکه بخواهند انگشت اتهام به سمت کسی دراز کنند به فکر ریشه یابی موضوع و چگونگی جلو گیری از تکرار موارد مشابه باشند.چون وقوع اینگونه موارد به هیچ وجه زیبنده جامعه ای که خود را پرچمدار برپایی ارزشهای اسلامی می داند نیست. از اینرو باید مسئولین امر به دور از هیاهوی تبلیغاتی و سیاسی به بررسی زوایای پیدا و پنهان این مسئله پرداخته و موضوع را به سطح برخورد با چند نیروی خدماتی و اجرایی رده پائین تقلیل ندهند ، زیرا بعید است هیچ عقل سلیمی انتفاع شخصی برای انجام چنین عملی توسط چند نیروی خدماتی و عوامل اجرایی رده پائین قائل باشد که همین امر ضرورت بررسی دقیق و موشکافانه قضایا را چند برابر می کند. صد البته تحقق این مهم در گرو تشریک مساعی کلیه دست اندرکاران نظام سلامت ، نهادهای متولی رفاه اجتماعی ودستگاه قضایی و قوه مقننه می باشد.
اگرچه ریشه یابی این حادثه خاص کاری است که باید توسط نهادهای قضایی و امنیتی انجام شده و قصد نگارنده انجام پیش داوری در خصوص این موضوع خاص نیست ، اما نکته ای که می تواند نقش بسزایی در بوجود آمدن مشکلاتی از این دست داشته و معمولا از دید عموم پنهان می ماند این است که ترخیص از بیمارستان به معنی بهبودی کامل و تکمیل پروسه درمان نمی باشد و معمولا ترخیص بیمار همراه با توصیه یکسری اقدامات و داروها به منظور بهبودی کامل می باشد که در مورد بیماران عادی این پروسه در منزل بیمار یا بستگانش به انجام میرسد اما در مورد افراد بی خانمان این امر بصورت یک معضل پدیدار میشود زیرا از یک طرف بیمار از بیمارستان مرخص شده و باید به منظور ارائه خدمات به سایر بیماران نیازمند بیمارستان را ترک کند و از طرفی دیگر بیمار هیچ جایی را برای گذراندن دوره نقاهت نداشته و نهادهای حمایتی متولی امر افراد بی خانمان مانند بهزیستی و شهرداری نیز به علت اینکه فرد را هنوز بیمار می دانند از پذیرش اینگونه افراد استنکاف می ورزند. در حقیقت نبود مکان و متولی خاص برای گذراندن دوره نقاهت بیماران بی خانمان شاید اصلی ترین علت بروز چنین وقایع ناگواری باشد که وجدان هر انسان آگاهی را بدرد می آورد. زیرا همانگونه که در سطور فوق اشاره شده انجام این کار با انگیزه های مالی خصوصا در بیمارستانهای دولتی که قسمت اعظم هزینه ها توسط دولت پرداخت می شود چندان متصور نیست
اما نکته بعد نحوه شناسایی و برخورد با متخلفین می باشد که آنهم در نوع خود بی نظیر است،بنحوی که پس از انتشار خبر ابتدا مسئولین امر سکوت کردند، سپس وقوع ماجرا را تکذیب نمودند و پس از مدتی کش و قوس در کمال ناباوری 3 خدمه و یک راننده و 2 کارمند رده پایین به عنوان مسبب قضایا معرفی میگردند و مسئولین بیمارستان و وزارت بهداشت به جای استعفا و عذرخواهی در جایگاه مدعی ظاهر می شوند. آنان که کوچکترین آشنایی با اصول مدیریت دارند جملگی بر این باورند که مسئولیت قابل تفویض نیست و تفویض اختیار رافع مسئولیت نمی باشد، با در نظر گرفتن این فرض ساده که از اصول بنیادی مدیریت است واقعا باید دید که شکایت وزارت بهداشت از مسببین این حادثه در حقیقت شکایت از چه کسی است؟ آیا چند کارگر و کارمند دون پایه مسئولیت نظام بهداشت و درمان را برعهده دارند که اینک باید آنها پاسخگو باشند؟البته نگارنده به مسئولیت افراد در قبال اشتباهات شخصیشان کاملا واقف است ولی واقعا مسئولیت عمومی این اقذام که موجب خدشه به امنیت روانی و اجتماعی میلیونها نفر در ایران وشاید سراسر جهان شده است بر عهده چه کسی؟ آیا همان چند نفر؟ یا کسانی که تولی و مسئولیت فراتری در نظام بهداشت و درمان بر عهده دارند؟ کرارا" در خبرهای از سایر نقاط جهان شنیده میشود که دراثر بروز اتفقاتی از این دست عالی ترین مقام مرتبط با آن موضوع ضمن پوزش از مقام خود استعفا میدهد این امر نه به خاطر مسئولیت مستقیم فرد در موضوع حادثه بلکه به واسطه مسئولیت کلی است که فرد در آن زمینه بر عهده دارد زایرا همانگونه که اشاره شد تفویض اختیار به هیچ عنوان رافع مسئولیت نیست.حال جای این سوال باقیست آیا مسئولین ارشد بیمارستان و وزارت بهداشت حتی با ساده ترین اصول مدیریت نیز آشنایی ندارند یا ...؟
امید است مسئولین ذیربط در قوه قضائیه و سایر نهادهای مرتبط ضمن بررسی موشکافانه موضوع به هردو جنبه مسئولیت خصوصی و عمومی حادثه نظر داشته و موضوع برخورد با متخلفین را تنها به پایین ترین ردها که شاید کمترین نقش را در این زمینه داشته اند معطوف نکنند.
*دانشجوی دکتری تخصصی رشته مدیریت خدمات بهداشتی ودرمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران